بسمه تعالی
با سلام به همه دوستان وبلاگ نویس و خوانندگان محترم ، مدتی است که به دلیل مشغله زیاد موفق نشدم خدمت برسم و مطلبی را بنویسم . ماه های مبارک رجب ، شعبان و رمضان بر همه ما گذشت و امید آن داریم که در این ماه ها توانسته باشیم با عباد ت و به جا آوردن برخی از سنت ها ،قدری از سنگینی گناهان گذشته را کاهش داده و زخم های دلمان را با دعا و نیایش و خلوت نمودن با خدایمان التیام بخشیده باشیم .ضمنا عید سعید فطر پیشاپیش مبارک باد
راستش من این وبلاگ را به تقویم تاریخ اختصاص داده و هیچ گاه قصد ورود به مسایل سیاسی در آن را نداشتم اما به دلایلی در این یادداشت تصمیم گرفتم نامه سر گشاده اینترنتی خطاب به رییس جمهور کشورمان جناب آقای احمدی نژاد بنویسم . از این رو از شما خواهش می کنم هر گونه توصیه یا نظری که دارید ؛ مرا از آن ها محروم نفرمایید
بسم الله الرحمن الرحیم
۱۰ / ۸ / ۸۴
جناب آقای محمود احمدی نژاد
رییس جمهور محترم اسلامی ایران
با سلام و احترام و آرزوی قبولی طاعات و عبادات و تبریک عید سعید فطر ، از روز اعلام نتایج انتخابات قصد کردم نامه ای را در خصوص مسایل گوناگون کشور حضورتان تقدیم دارم اما موفق نشدم و اینک برخی از مسایل مهم را در این نامه به استحضار جناب عالی می رسانم . هر چند تردید دارم امثال این دست نوشته ها و یادداشت های اینترنتی در قاره بزرگ اینترنت یعنی قاره ششم جهان ، به اطلاع دست اندر کاران کشور برسد ، در هر صورت وجود یک صد میلیون وبلاگ در نقاط مختلف جهان ، خود ابزاری است برای خالی کردن برخی از عقده ها و وسیله ایست برای عرضه فکر و اندیشه دهها میلیون انسان که به طور آسان آن ها را به رایگان در اختیار دیگران قرار می دهند .
جناب آقای احمدی نژاد من نه سیاستمدارم و نه اقتصاد دان و نه مخالف نظام مقدس اسلامی و در خلال سال های 56 ۱۳ - 57 که جوانی پانزده شانزده ساله بودم و با شخصیت امام خمینی آشنا شدم همواره از هیچ خدمتی به انقلاب چه پبش از انقلاب و چه پس از آن کوتاهی نکرده ام و همواره پیروی از ولایت و رهبری را بر هر چیز دیگر مقدم داشته ام . من یک شهروند ایرانیم و یک فرد عوامم که از دید گاه میلیون ها انسان با شما سخن می گویم و با عبارات و واژه های سیاسی و اقتصادی و اجتماعی که اهل فن با آنها سرو کار دارند با شما سخن نمی گویم و امید وارم در این یادداشت بتوانم درد دل هزاران نفر از هموطنان خود را بازگو کنم .
جناب آقای احمدی نژاد نمی دانم از کجا آغاز کنم و از چه با شما به سخن پردازم ؟
به نظرم از توصیف کشورمان و مقایسه آن با جهان خارج آغاز کنم مناسب تر باشد . امری که هر چند گاه از سوی برخی از مسوولان محترم در رسانه ها اتفاق می افتد .
بسیار پیش آمده که مسؤلی، ایران اسلامی را با کشور های فقیر جهان مانند برخی از کشور های آفریقا و یا با کشور های ثروتمند مانند برخی از کشور های اروپایی مقایسه کرده است اما از اینکه قیاسی مع الفارق انجام داده غافل بوده است .مقایسه کشورمان با بسیاری از کشورهای فقیر آفریقایی و یا آسیایی خطای محض به شمار می رود زیرا در بسیاری از آن کشور ها به رغم داشتن منابع غنی ثروت از قبیل زمین و آب و خاک حاصل خیز و دریا و دریاچه ها و رود خانه ها و میزان بالای باران و نیز منابع ارزشمند زیر زمینی همچون الماس ، طلا ،آلومینیم ، اورانیوم ،نفت و ده ها ماده دیگر ارزشمند مورد نیاز بشر ، به دلیل استعمار شدن تا پیش از حدود نیم قرن پیش و ضعف بنیه اقتصادی و نبود امکانات و نیروی متخصص و حضور سرنوشت ساز قدرت های بزرگ در آن کشور ها و بنا به آنچه خود شاهد بوده ام در حال حاضر بسیاری از مردم آن کشور ها از داشتن یک زندگی ساده و با کمترین امکانات محرومند . در نزدیکی کاخ ریاست جمهوری برخی از آن کشورها هنوز هم بسیاری از شهروندان آنها در خانه های گلی که نه بلکه در کپر ها و خانه های حصیری زندگی می کنند . درساختمان برخی از مدارس حتی از یک قلم از مصالح ساختمانی متعارف، استفاده نشده و تمام بنای آن ها را چوب و حصیر تشکیل داده است . از میز و نیمکت یا صندلی در بسیاری از آن ها خبری نیست و دانش آموزان به جای نشستن روی صندلی ، روی حصیر و یا شن روان درس می خواند .شکم های بسیاری از کودکان به دلیل سؤ تغذیه ، متورم شده و آنان از داشتن لباس حتی دست دوم نیز محروم هستند .آن کشور ها نه تنها مازاد بر در آمد که ندارند هیچ بلکه رؤسای آن ها همواره به کمک های خارجی چشم دوخته اند و از اداره و تأمین نیاز های ضروری و اولیه زندگی مردم خود نا توانند. انان برای رفع نیازهای بهداشتی ، آموزشی ، اقتصادی و تأمین مسکن و شغل مناسب برای ملت خود چاره ای جز استفاده از کمک های کشور های دیگر ندارند و بوی فقر از سر و روی مردم آن کشور ها به مشام می رسد.
جناب آقای احمدی نژاد با این وصف ناقص و غیر کارشناختی از آن کشور ها ، مقایسه ایران با آن کشورها در ذایقه چه انسان عاقلی قابل هضم خواهد بود ؟
ایران بنا بر اعتقاد بسیاری از تحلیل گران ، بر روی گنج های بزرگ خدادادی قرار دارد و از هر نقطه این خاک ، انواع طلا قابل استخراج است . در این مرز و بوم ،طلا، مس ، آهن ، اورانیوم ، سرب ، نفت ، گاز ،انواع خاک قرمز و سفید و سیاه ، سیمان ، گچ ، انواع سنگ های قیمتی و ده ها ماده غنی معدنی که بعضآً در نوع خود بی نظیر است ؛ وجود دارد که چشم دیگر کشور ها به ویژه قدرت های بزرگ را به سوی خود خیره نموده و سیاست مداران جهان را شگفت زده کرده است . کشور اسلامی ما علاوه بر این ، محصولات با کیفیت کشاورزی و برخی از نادر ترین و مرغوب ترین میوه ها و گیاهان را در خود جای داده و سامان دادن به تولیدات برخی از آنها ، می تواند زمینه رشد و توسعه در آن بخش ها و جذب بیشتر سرمایه را به کشور به دنبال داشته باشد .از این گذشته ، کشور ما سرمایه ای بزرگ تر از این را در اختیار دارد و آن وجود ملتی آزاده ، صبور ،وفادار به آرمان های ملی و دینی و داشتن خلاقیت های بی نظیر و استعداد های درخشانی است که هیچ سرمایه ای با آن برابری نخواهد کرد ، امری که در تاریخ بیست وشش هفت ساله انقلاب به دفعات ثابت شده است . اما با داشتن این همه پتانسیل و سرمایه و زمینه ، به ویژه با افزایش قیمت نفت و وجود مازاد بر در آمد فروش نفت و گاز ، باز هم چرا باید شاهد فقری خانمان سوز برای بسیاری از آحاد مردم کشورمان باشیم ؟
جناب آقای احمدی نژاد ! جناب عالی به مردم در تبلیغات انتخاباتی وعده دادید که مردم شیرنی گران شدن نفت را بر سر سفره های خود احساس خواهند کرد . شما در آن روزها بر تبعیض و بی عدالتی و مفاسد اقتصادی فریاد بر آوردید و عزم جزم خویش را برای ریشه کنی آن ها به مردم اعلام کردید . اما زمانی که لایحه دو فوریت افزایش قیمت بنزین و دو نرخی کردن آن را که با تحلیل و دلایل بی اساس توجیهی همراه بود به مجلس بردید بسیاری از رأی دهندگان به شما ، در صحت شعار های انتخابی شما به تردید افتادند ، هر چند مجلس خوشبختانه آن را به راحتی مردود شمرد و از بروز یک چالش جدی در اقتصاد کشور و اوضاع نابسامان معیشتی مردم پیش گیری کرد . کسانی که این طرح را کارشناسی کرده بودند ازیک واقعیت در این کشور غفلت و یا تغافل کرده بودند که افزایش قیمت هر کالایی به ویژه بنزین بیش از آن که تأثیر مستقیم بر افزایش کالاها و خدمات دیگر بگذارد تأثیر روانی شدیدتر بر گرانی همه کالاها و نرخها خواهد گذاشت . آنگاه فکر های تهی برخی از کارشناسان بی خبر از اوضاع آشفته معیشتی مردم ، ایران را با اروپا و آفریقا و دیگر مناطق جهان مقایسه کرده وطرح های خیالی خود را به دولت تحمیل میکنند.
جناب آقای احمدی نژاد ! اگر قیمت بنزین ومحصولات و خدمات در اغلب کشور های اروپا نیز بالا است و مردم نه تنها از پرداخت مالیات فرار نمی کنند بلکه به دادن حقوق غیر قابل اجتناب به دولت از یک دیگر سبقت می گیرند ازاین جهت است که مردم آن کشور ها به داشتن یک زندگی مطلوب و رفاه نسبی بهره مندند و بیکاران آنها نیز از بیمه بیکاری استفاده می کنند و در آمد مردم آن کشورها تکافوی نیاز های آنان در تأمین خوراک ، پوشاک و مسکن آنان را می نماید. از این رو نباید اجازه داد تا با مغلطه کاری برخی از کارشناسان مرفه ، برای سرنوشت مردم زیرخط فقر که اغلبیت افراد جامعه را شامل می شود تصمیم سازی کرد .
جناب آقای احمدی نژاد ! من با شما در باب مفاسد اقتصادی ، مفاسد اخلاقی ، فساد اداری ، مسایل کشاورزی ، داخلی و سیاسی سخن بسیار دارم و ای کاش توان و فرصت بیان آن ها را در این عجاله داشتم و به استحضارتان می رساندم. اما کوتاه سخن و آخرین سخن در باب شایسته سالاری است که شما در تبلیغات انتخاباتی قول آن را به مردم دادید اما چه شد که چهار وزیر معرفی شده در مجلسی که با شما هم سویی نیز داشتند رأی اعتماد نمایندگان ملت را کسب نکردند؟ امری که در دو لتهای پیشین به این گستردگی کم نظیر یا بی نظیر بود . آیا مشکل این پدیده کم نظیر از مجلس بود و یا ...؟
جناب آقای احمدی نژاد ! شما وامدار هیچ فرد و گروه و حزب و دار و دسته ای حتی شهرداری نیستید . هفده میلیون نفر از مردم ایران آزادانه و بدون هیچ وابستگی به گروه ها و جناح های موجود و بدون تأثیر پذیری از تبلیغات و گفته های دیگران، تنها به منظور عدالت خواهی و رفع بی عدالتی در کشور به شما آری گفتند و شما را انتخاب کردند و شما خود شاهد بودید برخی از رقبای شما ، هم از پشتیبانی بیشتر و هم از تبلیغات وسیع تری برخوردار بودند و دارای سوابق اجرایی و سیاسی بیشتری نیز بودند ، اما خداوند دلهای این عده از مردم را به سوی شما هدایت کرد و اکنون شما در معرض آزمایش بزرگی قرار گرفته اید و همچنان که در شعار های تبلیغاتی گفتید « می شود و ما می توانیم » اما «بشرطها و شروطها» و خود می دانید که شناسایی و انتخاب شایسته ها ی کشورمان در شرایط حاضر امری آسان و سهل است و یک اراده طلب می کند که ما در شما آن را سراغ داریم .
بیشتر مطالب و درد دل ها ماند و نامه طولانی شد و چنانچه فرصتی دیگر به دست آمد مطالب تازه ای از این دست خدمت شما خواهم نگاشت .
با تشکر و دعای خیر - عباس .م